حرف هایم

گاه یک لبخند، یک جمله کوتاه، یک خط و یا یک نگاه می تواند بهترین هدیه باشد...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرتضی پاشایی» ثبت شده است

تو به جای منم داری زجر می کشی یکی عاشقته که تو عاشقشی
تو به جای منم پر قصه شدی نذار خسته بشم نگو خسته شدی
نگران منی که نگیره دلم واسه دیدن تو داره میره دلم
نگران منی مثل بچگیا تو خوت می دونی من ازت چی می خوام
مگه میشه باشی و تنها بمونم محاله بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شماره هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیم و تو یادم دادی عاشقیم رو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سر من گذشته مگه جز تو کی سر نوشت و نوشته
تحمل نداره نباشی دلی که تو تنها خداشی
یه غبار یخی یه ستاره سرد یه شب از همه چی به خدا گله کرد
یک دفعه به خودش همه چی رو سپرد دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد
نگران منی به قرصه دلم تو کنار منی نمی ترسه دلم
بغلم کن ازم همه چیم رو بگیر بذار گریه کنم پیش تو دل سیر
مگه میشه باشی و تنها بمونم محاله بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شماره هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیم رو تو یادم دادی عاشقیم رو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سر من گذشته مگه جز تو کی سر نوشت و نوشته
تحمل نداره نباشی دلی که تو تنها خداشی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۳ ، ۲۲:۳۱
امید

بغضم گرفته وقتشه ببارم
چه بی هوا هوای گریه دارم
باز کاغذام با تو خط خطی شد
خدا این حس و حال و دوست ندارم
باز دور پنجره قفس کشیدم ، دوباره عطرت و نفس کشیدم
قلم تو دست من پر از سکوته ، دوباره از ترانه دست کشیدم
باز خاطرات تو همین حوالیه
حالم همینه و یه چند سالیه
جای تو خالیه
جز تو تمام شهر میدونن حالمو
مثل کبوترم که سنگ آدما شکسنه بالمو
این قلب بی قرار و از تو دارم
این حس انتظار و از تو دارم
اسمت هنوز دور گردنم هست
من این طناب دار و از تو دارم
اسمت نوشته رو بخار شیشه ، دلی که بی تو باشه دل نمیشه
من موندمو یه سایه توی خونه ، میترسم اونم حتی رفتنی شه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۳ ، ۲۲:۳۰
امید