میدانم تمام حرفهایت دروغ است،
میخوانم غم چشمانت دروغ است،
دیوانه می شوم وقتی میبینم بازیچه بودم
در میان دستانت، تو بودی تمام وجود من، بگذار
بمانم پیش دو چشمانت، از وقتی که رفته ای دلم
گرفته، اشک امانم را بریده، ببین باز دارم از تو می نویسم
گرچه میدانم آن کس که رفت دیگر باز نخواهد گشت ...
امید
OMID